-
انتخابات
سهشنبه 21 خردادماه سال 1392 23:08
خدا کنه تا روز انتخابات یارانه ها رو واریز کنن نمیدونم اگه واریز نکن باید چه جوری بدون کرایه برم رای بدم
-
بدون عنوان
سهشنبه 19 دیماه سال 1391 19:56
بار سفر رو بستم همین روزا میرم از اینجا
-
نمیدانم شاید هم می فهمم
جمعه 8 دیماه سال 1391 16:08
باز باران بی ترانه باز باران با تمام بی کسی های شبانه می خورد بر مرد تنها می چکد بر فرش خانه باز می آید صدای چک چک غم باز ماتم من به پشت شیشه تنهایی افتاده نمی دانم، نمی فهمم کجای قطره های بی کسی زیباست نمی فهمم چرا مردم نمی فهمند که آن کودک که زیر ضربه شلاق باران سخت می لرزد کجای ذلتش زیباست نمی فهمم کجای اشک یک بابا...
-
کوچک نوشت
دوشنبه 1 آبانماه سال 1391 22:38
اینقد خستمه
-
کوته نوشت
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1391 22:33
خدایا من نمیفهمم چرا مردم عاقل تو آرزوی مرگ یه معلول ذهنی رو با یه لبخند ملیح میکنن
-
رفیق نوشت
دوشنبه 6 شهریورماه سال 1391 16:14
مرام این روزای ما آدما چقدر فهمیدنی شده کاش بعضی موقع ها به اندازه تو میفهمیدم یا لااقل میتونستم درکت کنم درکت میکنم رفیق
-
خدا
جمعه 26 خردادماه سال 1391 22:25
باغ بی برگی با خدا چقدر قشنگه چقدر لبخندت قشنگه این یاور همیشه مومن با همه غریبگی های این روزهاش چقدر آشناست خدایا چرا من باید اینقدر کورم من احمق نمیدونم بدون تو دووم نمیارم من تو را دوست تو هم منو
-
شاید دوست نداشته باشم
شنبه 16 اردیبهشتماه سال 1391 12:46
نمدونم شاید راست که هرکی بهر کاری آفریدند و ما را هم برا جون کندن تو برزخ زندگی بعضی موقع ها دلم برای این زندگی میسوزه که امیدشو به درهای همیشه بسته تو بسته شاید تقصیر خودمه که خودمه همیشه به در های بسته تو میزنم چقدر نازکند شاخه های باغ این زندگی گاهی فکر میکنم من اشرف مخلوقاتم یا پول من آدمم یا پول...من زندگی میکنم...
-
هستم هنوز
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 10:44
من میخوام ثابت کنم که هستم رفیق روزای سختی پس یاعلی ( آدما میان تا عاشق باشن.اولش گنداب هستن و بعد خمیر و آخرش آدم. اما اگه زندگی و بودن بشه فقط تماشای حیونایی که دوپا هستن و تن فروش،کسایی که بهترین عکس زندگیشون رو از اندام مبارک تناسلی گرفتند،اونوقت خودت هم میشی پوچ و پوچ و پوچ که فقط بلده دنبال بهونه بگرده.دیگه نه...
-
نسل من
شنبه 6 اسفندماه سال 1390 11:27
ما نسل بوسه های خیابانی هستیم ، نسل خوابیدن با اس ام اس ، نسل درد و دل با غریبه های مجازی ، نسل غیرت روی خواهر ، روشنفکری روی دختر همسایه ، نسل لایک و پوک از روی قرض ، نسل کادو های یواشکی ، نسل خونه خالی و دعوت شام ، نسل پول ماهانه ی وی پی ان ، نسل صف و دعوا ، نسل تف ، وسط پیاده رو ، نسل هل ، توی مترو ، نسل مانتو های...
-
نمی تونم
سهشنبه 2 اسفندماه سال 1390 15:03
از خدا چیزی نخواستم جز یه عشق یادگاری بعضی موقع ها اون قدر غرق زندگی میشم نفس کشیدن هم یادم میره چه برسه نوشتن برا نوشتن خیلی چیزا باید داشته باشی تا بتونی بنویسی نمیدونم شاید فراموشی گرفتم خیلی چیزا را نمی فهمم فقط اینو فهمیدم اگه بخوای زندگی کنی باید سنگ باشی تا بتونی طلا شی ولی من .................. ............نمی...
-
خانه تکانی دل
چهارشنبه 28 دیماه سال 1390 16:46
دلـت را بتـکان ... غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن دلت را بتکان اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین بگذار همانجا بماند فقط از لا به لای اشتباه هایت، یک تجربه را بیرون بکش قاب کن و بزن به دیوار دلت ... دلت را محکم تر اگر بتکانی تمام کینه هایت هم می ریزد و تمام آن غم های بزرگ و همه حسرت ها و آرزوهایت ... باز هم محکم...
-
خدا
چهارشنبه 28 دیماه سال 1390 15:34
دلخوش از آنیم که حج میرویم غاقل از آنیم که کج میرویم کعبه به دیدار خدا میرویم او که همین جاست کجا می رویم حج به خدا جز به دله پاک نیست شستن دل از دل غمناک نیست صبح به صبح در پی مکرو فریب شب همه شب ناله وامن یجیب
-
آدم ساده
سهشنبه 13 دیماه سال 1390 14:54
ﺁﺩﻣﻬﺎﻱ ﺳﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ.ﻫﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺑﺪﻱ ﻫﻴﭻ ﮐﺲ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.ﻫﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺩﺍﺭﻧﺪ.ﻫﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﮐﻪ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ،ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ.ﺁﺩﻣﻬﺎﻱ ﺳﺎﺩﻩ ﺭﺍ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺜﻞ ...ﻳﮏ ﺗﺎﺑﻠﻮﻱ ﻧﻘﺎﺷﻲ ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺗﻤﺎﺷﺎ ﮐﺮﺩ؛ ﻋﻤﺮﺷﺎﻥ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ.ﺑﺲ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺴﻲ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﻲ ﺭﺳﺪ ﻳﺎ ﺍﺯﺷﺎﻥ ﺳﻮﺀ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ ﮐﻨﺪ ﻳﺎ ﺯﻣﻴﻨﺸﺎﻥ ﻣﻴﺰﻧﺪ ﻳﺎ ﺩﺭﺱ ﺳﺎﺩﻩ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﺑﻬﺸﺎﻥ ﻣﻲ ﺩﻫﺪ.ﺁﺩﻡ...
-
شکرانه
پنجشنبه 1 دیماه سال 1390 16:57
بعضی وقتا برا خودم متاسف میشم که همیشه چرا دنبال نداشته ها هستم من خیلی چیزا دارم که هیچ وقت بخاطر شون از هیچ کس شکر گذاری نکردم من یه همسفر خوب دارم که آدم سفر و هیچ وقت پشت منو خالی نمیکنه من یه پسر دارم که خودش میگه آکیوش 120 و بابا گفتنش همه خوشبختی منه و من این حس خوشبختی را با هیچی عوض نمیکنم ومن دوستی دارم که...
-
من دیلم(الفبای زبان ترکی)
پنجشنبه 1 دیماه سال 1390 09:23
منبع : بزرگترین مرجع عکس قشقایی
-
آقا اجازه، میشه خانومتون رو نگاه کنیم؟
یکشنبه 20 آذرماه سال 1390 15:24
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مؤدبانه گفت : ببخشید آقا! من می تونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟ مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد...
-
اولین پست دوست
پنجشنبه 3 آذرماه سال 1390 15:23
گفتم: نمیدانم که در قیـــد که هستی طــرفـــــــدار خدا یا بت پرســـــتــــی نمی دانم در این دنیای محشر به چه عشقی چنین ساکت نشستی گفت: طرفدار خدای عشقم ای یار از این عاشق کشی ها دست بردار که کار بت پرست بی وفایی نه من که غصمه درد جدایـــــی گفتم: خدا را با تو هرگز نیسـت کاری که تـــو نا خــــــدای روزگاری به روی زورقی...
-
من دارم آدم میشم
پنجشنبه 19 آبانماه سال 1390 08:50
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA سلام خدا جون خیلی وقته من اینجور باهات نحرفیدم راستش خیلی ازت دور شدم اونقد که دیگه یادم رفته در همه حال با منی نمیدونم چی بگم دیگه حرف زدنم یادم رفته دیگه دعای عهت یادم رفته یادم رفته آل یاسین فرهمند چه حالی میده یادم رفته نباید دروغ بگم مهربانی یادم رفته یادم رفته چه جوری...
-
دیلم
پنجشنبه 7 مهرماه سال 1390 11:42
اوشـاقــلار آی اوشـاقـــلار گلینـگ تـا بئل باغــلایاگ اؤزگه دیلی دؤشونده تـورکـی دیلـی سـاخلایاگ گنجشکه بیز قـوش دئرهگ آشنــایـا تـانیـش دئـرهگ ابـره بـولـوت سـؤیله رهگ بـارانـا یــاغیـش دئــرهگ خـرگـوشه دووشان دئرهگ مـوشادا سیـچان دئـرهگ لاک پشت اولـور تــوسبـاغا بیـز مــارا ایــلان دئــرهگ اوشــاقـلار آی...
-
یاشاسین قشقایی
شنبه 2 مهرماه سال 1390 18:18
هنوز چخدر شهلا گزلر خمار هنوز کسای هستن که دلشون برای دمدهای ایلشون میتپه هستن کسای که عشقشون چوب بازیه کسای که روزا یه منزل دو منزل مکنن شبا کشیک میکشن و با این خستگی حال مکنن کسای که دود آتیش با کل پارس جنوبی عوض نمکنن کسای عشقشون راه رفتن مسیرشون کوه وکمرهای ایران زمین تا زمانی که ایلم نفس می کشد من هم زنده ام
-
خدایا توبه
شنبه 26 شهریورماه سال 1390 11:37
چقدر گفتم حالِ همه ی ما خوب است و باز تو حتی باورت نشد خب راستش را بخواهی آن روز باد می آمد من هم دروغ گفته بودم به آسمان یعنی گفته بودم خوبیم، حالمان خوب است، اما تو عاقل تر از آنی که باورت شود!!! به خدا من زنده ام هنوز من تا هفت مرگ و هفت کفن از خوابِ این جهان... نخواهم رفت! مگر ما چقدر بدهکارِ این لحظه ایم؟ گریه...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 12 شهریورماه سال 1390 19:21
هی پسر نکنه مخوای کم بیاری در بری!...؟! کجا مخوای بری جای رو نقش هم نتونستیم پیداش کنیم . یعنی انقد بد شدیم که مخوای از ما فرار کنی.نگو که بخاطر کار و پول مخوای بری راستی اونجا که میخوای بری سه پل داره ؛ چال سگی داره ؛جاده گازی داره ؛ پوستی داره (فرودگاه پشت پوستی چی؟) باغای خاتونک باغ اوس آرش؛ زمین فوتبال تلمبه...
-
برای آخرین بار
شنبه 12 شهریورماه سال 1390 09:48
برای آخرین بار ، خداکنه بباره تو این شب کویری ، یه قطره از ستاره همیشه بودی و من ، تو رو ندیدم انگار بگو بگو که هستی ، برای آخرین بار وقتی دوری ، تنهایی نزدیکه قلبم بی تو ، میترسه ، تاریکه چه لحظه ها که بی تو ، یکی یکی گذشتن عمرمو بردن اما ، یه لحظه بر نگشتن تو چشم من نگاه کن ، منو به گریه نسپار حالا که با تو هستم ،...
-
ما رفتیم جام جهانی
شنبه 12 شهریورماه سال 1390 08:23
ایران با افتخار هر چه تمام تر و با نتیجه هر چه سنگین تر تیم پر قدرت نمی دونم حالا اندونزی بود یا مالزی (فرقی نمیکنه شکست هیچ چیز از ارزش های این دو تیم کم نمکنه ) ما بردیم اونم با یه نتیجه کهکشانی اصلا هم مهم نیست که ما به جام جهانی میریم یا نه این برد تقدیم به وزیر خوش خدم ورزش (وزیر ما کاملا ورزشی و هرروز صبح ده...
-
تل پروس
یکشنبه 22 دیماه سال 1387 15:17
من باز اومدم،کجا بودم!؟ خب دنبال یه لقمه نون،البته از نوع حلالش.بازم برمی گردم، با دست پر. برام دعا کنین.
-
یاور همیشه مومن
جمعه 25 مردادماه سال 1387 08:28
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 پونزده سالم بود دنبال یه دوست میگشتم همه جا تو خونه تو خیابون تو کوچه خونه همسایه . هیچ کی رو پیدا نکردم . خیلیا بودن که رفیقم بودن اما هیچکی دوستم نمی شد . تا اینک این دوست پیدا شد. جلوی در گله دونی (دمداری) یکی صادقانه گفت :منم دارم میگردم . یکی که بهش اعتماد...
-
لوبیای سبز؟!
دوشنبه 21 مردادماه سال 1387 08:13
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 بنام خدای لوبیا سبز لوبیای سبز؟! واسه اینکه همه وجودش سبزه، درون و بیرونش یه رنگه یه سبز سحر آمیز یه سبز به ابدیت لوبیای سبز. به سبزی فاطمه. به سبز بودن محمد وبه سبزی مهدی و نیمه شعبانش. به سبزی عباس که باتموم یه رنگیش این دونه رو تو دلم کاشت . به سبزی اون دوستی که...